به گزارش خبرنگار ایلنا، سازمان تامین اجتماعی دارای ابعاد مختلف اجتماعی، درمانی، مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی است و به عبارت بهتر، خود یک دولت کوچک است. این سازمان با یک صندوق بزرگ بینالنسلی مخاطب حدود 55درصد مردم ایران محسوب میشود و به این اعتبار، مدیریت اقتصادی این مجموعه یکی از مهمترین اقدامات هر دولتی در کشور محسوب میشود. از مجموعه بانک رفاه تا شرکتهای مربوط به شستا تا بحث تعهدات اقتصادی این سازمان همه و همه جزء ارکان اقتصادی این سازمان هستند که در سالهای اخیر به دلیل برخی ضعفهای مدیریتی و مشکلات اقتصادی مورد تهدید قرار گرفتند. خود مجموعه شستا و بانک رفاه به تنهایی میتوانند بازوی مهمی در جهت اجرای تعهدات سازمان به شرکای اجتماعی باشند. در رابطه با چالشهای موجود در سه رکن اصلی اقتصاد تامین اجتماعی (بانک رفاه، شستا و تعهدات اقتصادی سازمان تامین اجتماعی)، با مصطفی سوری (معاون اقتصادی سازمان تامین اجتماعی) به گفت و گو نشستهایم. آنچه میخوانید قسمت دوم این گفتوگو مسائل موجود در رابطه با شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) و بانک رفاه کارگران است:
در رابطه با موضوع شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) این مطرح میشود که قرار است این نهاد بخشی از تعهدات سازمان تامین اجتماعی را تقبل کند. سال گذشته سود تجمیع شده حدود 30 هزار میلیارد توسط سازمان تامین اجتماعی و شستا برای این مجموعه اعلام شد. برخی کارشناسان در مقابل این ادعا تاکید داشتند که این سود یک سودِ ابرازی و ادعایی است. به نوعی واقعی بودن آن را زیر سوال برده و تحقق آن را منوط به کاهش ثروت بخش دیگری از جامعه دانستند. از آنجا که بخش عمده طرفهای متقاضی محصولات شستا در داخل هستند، کافی است شرکتهای شستا کالاهای تولید شده خود را در ایام گرانی ارز انبار کنند تا با افزایش قیمت دلار رقمی بهعنوان سود روی عملکرد ادعای شرکتها بیاید. این ادعای کارشناسان تا چه میزان علمی است؟
قبل از پاسخ به این سوال تمایل دارم تا به این مسئله بپردازم که «ریشهی شکلگیری و منابعی که در شستا تجمیع شده چیست»؟ سابقاً عرض کردم که دولت یکسری از اموال و املاک و شرکتهای خود را به عنوان دیون تعهدات به تامین اجتماعی میدهد. بررسی ما در تامین اجتماعی نشان میدهد که بیش از 70 درصد از ارزش دارایی شرکتهایی که اکنون در شستا وجود دارند، ناشی از واگذاریهای اجباری دولت در ازای دیون خود به تامین اجتماعی است. قاعدتا حدود هفتاد درصد سهام شرکتهای واگذاری شده، سهام شرکتهایی است که ما انتخاب نکردیم و بهطور اجباری به ما داده شده است. تنها 30 درصد از این شرکتها و سهامها دقیقا به انتخاب و پیشنهاد خود سازمان بود.
یعنی آن سی درصد شامل پروژههایی بوده که خود شستا شروع کرده است؟
پروژه سازی و سرمایه گذاری جدیدی توسط شستا همه ساله انجام میشود. به هر صورت 70 درصد سهامهای اعطایی به شستا از جنس اجباری بوده است. بسیاری از این شرکتهای اجبارا واگذار شده شرکتها و سهامهای خوبی نیستند و باید اصلاح میشدند. یک درخت کج هم اگر نهال کجی داشته باشد، شاید با باغبان حرفهای مدتها طول بکشد که صاف رشد کرده و هدایت شود.
یک سری شرکتهای کم بازده بودند که بعضا خارج از استراتژی و راهبرد کلی تولید و صنعت کشور تاسیس شده بودند یا مشکلاتی طی چندین سال داشتند که به هرحال نتوانستند آنها را حل کنند. این ترفندی که شما درباره سود ابرازی برای افزایش داراییهای شستا اگر رخ داده است، جای خوشبختی دارد. هرچند این مبلغ قابلیت تقسیم سود را ندارد. علاوه بر افزایش نرخ دلار، مواردی در سالهای گذشته به عنوان سود شناسایی میشد که بعدا مشخص شد تهاتر بین دو شرکت شستا بوده است.
این اتفاق در سال مالی 1399 و نیمه نخست 1400 رخ داده و مجمع عمومیاین شرکتها پس از مدتها بعد این مسئله را شناسایی کرده است. دو شرکت شستا دارایی به هم میفروشند و بهای تمام شدهی دفتری که در حسابهای مالیشان ثبت شده است اما چون تاریخ معامله به گذشته است، عدد کمی ثبت می شود، اما معامله به قیمت روز شکل می گیرد و احتمالا حسابرس این مبالغ را (برای هر دو طرف) سود شناسایی میکند.
دفاتر ما قابلیت تفسیر کیفی از نظر حسابرس ندارد. اما گزارش خود تک تک شرکتها و مجامع عمومی آنها که 22 اسفند در پایان سال برگزار شده، نشان میدهد که مبلغ کل سود ناشی از فروش 29 هزار میلیارد تومان بوده که کل فروش هم 230 هزار میلیارد تومان برآرود شده است. البته در این رابطه تورم 43 درصدی را نیز باید لحاظ کرد.
حالا اون نکته ای که شما دغدغه دارید این می گن سود یعنی یه وقتی میگی فروش به هر حال تورم خورده میام می بینیم که سود خالص تجمع اش شرکتها پایان 29/12/1400 سی و هفت ممیز نه دهم همت سود 29/12/1400 رشد 57 همت رشد چقدر است 50 درصد خب صد و هفت درصد بودجه زدن رشد فروش چند درصد بوده چهل و سه درصد رشد سود پنجاه درصد پس این را نمی شه گفته بهش تورم خورده چرا سود بیشتر از فروش نسبت رشد داشته به هر حال یه سری بهینهسازیهای اتفاق افتاده یا فروش بیشتری انجام داده یا تولید بیشتری انجام شده یا صرفهجویی تو هزینهها شده حالا این استدلال را بذارید در کنار این عددی که خدمتتون عرض میکنم به هر حال امسال سال افزایش تولید هست ما اگه بخوایم تو این زمینه گزارش بدیم سال مالی گذشته بیست و دو تا شرکت شستا رکورد تولید تاریخی تولیدی شان را شکستند بیست و دو تا شرکت هستن که رکورد تولید شکستند خب سی و نه تا شرکت هستن که رکورد پنج سال اخیر شکننده و پنج تا شکستند و 45 شرکت هم به نسبت سال گذشتهشون رشد بیشتری داشتند پس ببینید تو مقدار تولید افزایش داشته توی ریال فروش افزایش بیشتری داشتیم در سود هم افزایش بیشتری داشتیم پس این را نمی شود گفت تورم فقط بوده درسته چون مقدار هم افزایش پیدا کرده حالا دقیقترش هم گزارشی است که توضیح بدهم .
حالا این مساله آسیب نباشه یه مقدار خب این مطرح میشه که خب چرا شستا خیلی از شرکتهاش به سمت صادرات نمی رود و این که اون منابعی که حالا هر دفعه ما هر سال با بحث تورم مواجهیم خب منابع سازمان داره آب میشه دیگه مثل یخی که زیر آفتاب در آب میشه خب این منابع به صورت منابع ارزی بتونه نگه داره سازمان یعنی سودش و به صورت منابع ارزی به تو منتقل کنه اصلا تو فضای صادرات وارد شدن آماری در این مورد بوده ؟
گفتید مثل کوه یخی که داره آب می شود یاد طلب سازمان از دولت افتادم ما کار کارشناسی انجام دادیم حالا من اگه ازشون پیدا کنم دقیق بخوام خدمتتون بگم سازمان تامین اجتماعی یه بررسی کردیم از سال هزار و سیصد و نود و دو به شصت و سه هزار میلیارد شصت و سه همت طلب دولت سال نود و دو بله سال هزار و چهارصد و یک عرض کردم که به زعم خودمون چهارصد و شصت همت یعنی از سال 92 تا 1401 چهارصد همت به ارزش ریالی مطالبات ما از دولت افزایش پیدا کرده اضافه شده اما تو هر سال که بررسی میکنیم یه نموداری خیلی جالبه حالا این شما ببینید ما اومدیم این ریال تبدیل به دلار کردیم با چه نرخی با نرخ آزادی که خود بانک ملی آخر سال نرخ مرجع مانند آخر اسفند بانک ملی نرخ آزاد سال هزار و سیصد و نود و دو به تاریخ ارز اون موقع بود طبری هیجده میلیارد دلار بله همینجوری افزایش پیدا کرده تا سال هزار و سیصد و نود و شش که صد و هشتاد و دو هزار میلیارد تومن بوده بله به نرخ آن سالشده حول و حوش چهل و سه میلیارد دلار ولی تورم حالا فایلش میدم خدمت تون داشته باشید ارز که پرید یهو این آب شد مطالبات و الان که حول و حوش چهارصد و شصت همت ما مطالبه داریم چهارصد نفر بیشتر از سالها و سیصد و نود و دو به نرخ 1401 دوازده میلیارد دلار در دوازدهم ولی آب شدن به مطالبات اینجا خودش داره نشون میده و این نشون میده که ما هر چقدر بتونیم با دولت مذاکره داشته باشیم بتونیم مطالباتمون زودتر در قالب هر نوع دارایی بگیریم به هر حال این اساس با تورم افزایش پیدا می کند و طلب ما ریال هی کاهش پیدا می کند.
خب با توجه به این بحثی که در ارتباط با سود شستا فرمودید با توجه به اینکه لازم هست یک بخشی از منابع به صورت حالا منابع ارزی باشه که توی روند تورمی کشور کمتر آسیب ببینه این منابع می خواستم بینیم که چقدر شستا و مجموعه شرکتها و حتی همون شرکتهایی که فرمودید ظل بانک رفاه هستند حتی به اونا خوب اشاره بشه چقدر وارد فضای صادرات شدن آماری در این مورد وجود است ؟
اینکه میفرماید شرایط تورمی چه تاثیری میذاره رو این بحث این صادرات درآمد ارزش افزایش میده ولی شما هر نوع دارایی هر دارایی اساسی داشته باشید خب معمولا با تورم افزایش پیدا میکنه حالا کم وبیش حتی زمین داشته باشه بیشتر از دلار رفته بالا این نمیشه از این منظر نگاه کرد که چقدر از ارزش صادرات. ولی صادرات کلا به عنوان یک راهبرد در حوزه مجموعهی گروه اقتصادی تامین اجتماعی قطعا یکی از دو تا رکن اصلی مورد تاکید ما بوده یعنی ما اعتقاد داریم حوزهی اقتصادی تامین اجتماعی گروه تامین اجتماعی چه شستا چه بانک دو تا بال برای پرواز نیاز داره حتی یه بالش میشه بحث توسعهی صادرات که اصلا جناب آقای دکتر مرتضوی امسال را به عنوان سال صادرات گروه همین نامگذاری کردن و تاکید دارند و جلسات مستمر کارگروهی پیگیری میشه از یه طرف اون بال دوم بحث اقتصاد دانشبنیان و تکیه و رویکرد توجه به شرکتهای دانش بنیان استفاده از ظرفیت این شرکتها هستش که بیان مشکلات شرکت های تولیدی مان را بتوانیم با استفاده از این شرکت دانش بنیان را رفع کنیم و مزیت ایجاد کنیم از اون طرف صادرات افزایش بدیم این دو تا بال میتواند واقعا این مجموعه و گروه اقتصادی را به هر حال رشد و توسعه بده و تحول ایجاد کنند جهش ایجاد کند بحث صادرات مجموعه شستا اومد به هر حال یک واحد متمرکز را داخل خود شستا بحث صادرات و هم از طرف بحث دانش بنیان به عنوان معاونت دانش بنیان ایجاد کرد این دو تا رویکرد را البته بحث صادرات معاونت است مدیریت ما هم در تامین اجتماعی به همین صورت به سمت رفتیم و در نظر داریم برنامههای داریم به هرحال یکی از معضلاتی که ما میبینیم تو حوزهی صادرات این که هیاتهای تجاری حالا فارغ از بحثهای سیاسی تحریم مباحث در صادرات تو حوزهی مختلف انجام میشه مهم اینه که ما چجوری میتونیم مزیتها را در معرض قرار بدید و بتونید این اتفاق بیفته که معامله انجام بشه صادرات شکل بگیره به هر حال اون گردش نقدینگی ارزش هم ایجاد بشه ما برای این منظور یه برنامهای داریم که بیام تو حوزهی صادرات به صورت یک شرکت ایامسی ایجاد کنیم یعنی داریم شرکت این وظیفه را بهش محول کنیم که به عنوان تسهیلگر در امر صادرات شرکتهای گروه وارد بشه و در کنار شرکتها باشن بعضی تجارب گذشته را داریم میبینیم که بعضا شرکتهایی بودند که خودشون به عنوان واسطه قرار می گرفتند عناوین مختلف اسم های بازرگانی بوده و.... بوده می آمدند محصولات را میگرفتن خودشون میخریدن صادر میکردند این آسیبهایی داشته و به هر حال یه سری پروندههایی که سالها هستند که هنوز در حوزه شرکت ها درگیر هستیم بله تخلفاتی شکل می گرفت اگر شرکتی بیاد در کنار خود شرکتهای تولیدی قرار بگیره که خود اونا را توانمند کنه خود اونها را در بازارهای هدف قرار بده براشون تسهیلگری از منظر بازاریابی کنه از منظر لجستیک از منظر حقوقی و از منظر تسهیلات ارزی و تمام اجزایی که یک شرکت به هر حال بی ان سی میتونه کمک کننده و تسهیلگر باشه اینا را فراهم کنه خب میتونه خود این شرکتها را توانمند بکنه و جهش صادراتی هم در محصولاتشون داشته باشیم البته که خب یه سری شرکتها هم تولیدی تو حوزهی شستا به هر حال اول از همه نیاز داخل را باید تامین کنند مثل حوزهی دارویی مثل حوزهی لاستیک مثل حوزه روغن واقعا ما شرکتهایی داریم که اصلا بعضا قیمتهای دستوری براشون مترتب هست این یه آسیبی که به هر حال اون جهش نهایی را بهش منتج نمی کنند اما رشد است که رشد داره مثلا رشد چهل و خردهای درصد فروش داریم هر چقدر تولید ببریم بالا چون قیمت دستوری نهایتا محقق نمی شود خیلی هم اتفاق نخواهد افتد به هر حال مام یه نقش اجتماعی و مسولیت اجتماعی هم داریم تو کشور مثلا شرکت دارویی تامین مجموعه گروه تی پی کو بله تقریبا یک سوم داروی کشور در این مجموعه دارد تولید میشه و حالا چه مواد اولیه چه محصول نهایی که حتی حوزهی توزیع شبکه توزیع در کشور تقریبا اصلیترین بازیگر حوزهی دارویی که تولید دارو و پخش دارو تی پی کو هستند ما اگر فقط بخوایم به سود صرفا نگاه کنیم تو این حوزه روا نیست دولت و کشور و نظام داره پای این حوزه هزینه میکنه طرح دارویی چه وزارت بهداشت به هر حال اون خروجی از جیب مردم در حوزهی دارو و بهداشت و درمان کاهش پیدا کند.
حالا من اینجای نکته پرانتز دارم اینجا چون دو تا از دوستان ما هم توی تی پی کو اینکه داریم هم تو بارز تو حوزه لاستیک یه نکتهای که این دوستان میفرمایند و خب من این تیکه را چون اسم شرکت داره میاد نمیارم ولی خب شما پاسختون به صورت کلی میتونه به یه نوعی جوابگو باشه ؟ بله بله ما بالاخره خیلی رک بگم این دوستان میفرمایند که آقا ما واحدهای آرندیمون و صفرتاصد مثلا بعضی از محصولاتی که به عنوان چه حالا ماشینآلات چه مثلا مواد اولیه اینها واحدهامون کاملا تایید میکنند که بخش زیادی از مواد اولیه که وارد میشه و به خصوص ماشینآلات داخل راحت میشه تولید کرد به خاطر حالا مسایلی وجود داره حالا اون واحدهای خرید احتمالا تعارض منافع دارن و اینها این بایه ارز خیلی زیادی اینها حتی استقراض هم میکنند که بتوانند اینها را وارد کنند وارد کشور بکنند این که خود این شرکتها مثلا همین تی پی کو که گفتم یا بارز الان اینا خودشون تا یه حد زیادی دارن تبدیل می شود به یک وارد کننده به جای تولیدکننده و این هزینههای تولیدشون را زیاد میکنه بعد این بحث قیمت دستوری که میاد به نوعی غوز و بالا غوز میشه مقدار گویای این نیست که این نظارتها روی شستا خیلی قوی نیست حالا ممکنه الان مجلس تحقیق و تفحص بکنه خب نسبت به دولت قبل بگم خب آره سالمتر بوده طبیعی هم هست بهتر بشه اوضاع از لحاظ بحث و فساد و موارد تخلف ولی خب این مسایل دیگه هست این شاید ممکنه تخلف نباشه ولی در واقع مدیریت بد که هست؟
حالا این توصیه برادران ما به شما اینکه شما خبرنگار هستید و در حوزه رسانه کار می کنید بحث سوگیری شناختی ؟؟؟؟؟؟؟؟ باید بروید در حوزه علوم شناختی باید مطالعه داشته باشید این را بهش می گویند بهانه یک تعمیم دادن یک اتفاق من اصلا این را منکر نمی شوم که ممکن است در یک شرکتی یک همچنین گزارش می آید و ما می گوییم که یک عمومی باشه اما این تعمیم بدهیم به کل مجموعه بایستی اگر بعدها شما اشراف داشته باشید و تعمیم را ندید چون اجحاف در حق بقیه واقعا تلاش می کنند مجموعه تی پی کو مجموعه چندین شرکت است که دارن تلاش می کنند در زنجیره اول مواد اولیه تا پخشی که داره پخش میشه و بازرگانی قطعا این هست آسیب هست نه توی حوزهی دارویی تو همه حوزه ها است اما بینیم رویکرد کلی تو این حوزه چی بوده ببینیدهمین تی پی کویی که مثال زدی یکی از اتفاقاتی که افتاده ما تو همین دولت جدید تولید 120 قلم داروی جدید تو حوزهی تی پی کو داشتیم که 44 تا محصول نهایی بوده مثلا 20 تا هم مواد موثر دارویی بوده و داروهای دیگه حالا بعضی ها مثلا برای اولین بار اون شرکت داره تولید می شود ولی بعضی ها برای اولین بار توی کشور ایجاد می شود این ها چیزهایی که اتفاقات مثبتی که افتاده یا حتی در خصوص وارداتی که میفرمایید مخصوصا محصول دارویی خب ما یک اقدام خیلی مثبتی داشتیم که یک ماده موثره که یک ماده اولیه را که وارد می کردند شرکت یک وارد میکردن شرکت دوم هم وارد میکرد شرکت سوم هر کدام جداگانه می رفتن از یک ثلث هم می گرفتند از یک شرکت خارجی هم می گرفتند اتفاقی که افتاد نقش هلدینگ اینجا مشخص شد آمدند خرید تجمیعی انجام دادند یعنی همان جنس رو از همان شرکت خارجی آمدند تجمیع کردند اگر بخواهم اعدادش را درست خدمتتان عرض کنم چند ده میلیون دلار کاهش هزینه داشتند صرفه ای این کجاست این همانجایی که شما می فرمایید خود بازرگانی که اتفاق می افتاد با تجمیع با رقابت و بالاخره با ورود نظارت دقیق تر این را کاهش بده این ها مدیریت هزینه هاست که باعث سود دهی می شود فروش درست تولید و زیاد نشه ولی این ها سود بیشتر می کند.می خواهیم بگوییم که آن تعمیم اتفاق نیفتد دوم اینکه واقعا ریل عوض شده است حتی در حوزه تی پی کو من خدمت شما عرض کنم که برنامه هایی که دوستان ارایه می کنند که بروند تولید محصول در کشورهای همسایه هم داشته باشیم مثلا در حوزه خلیج فارس در کشورهای عربی برویم تولید کنیم و پوشش بدهیم و حتی تحریم هم نداشته باشیم ما ظرفیت های زیادی در حوزه دارویی درست است که مشکل دارویی داریم به خاطر یک سری از تامین ارز است و یک سری تامین ریال است اما این دانش و این ظرفیت وجود دارد که حتی یکی از محصولات را اعداد عجیب و قریبی از همکاران به ما می گفتند که در یکی از حوزه ها اقلام دارویی ما کل آسیا را می توانیم گفتم آقای دکتر دارید درست می فرمایید آسیا یعنی داخلش چین و هند هم است اعداد و رقم ها درست است گفت بله داریم ما ظرفیت خط تولید مثلا با این سه شفیتش بکنیم همه با هم می توانیم آسیا را تامین کنیم و خب این اعداد و ارقام خیلی بزرگ است ولی ظرفیت هنوز خالیه دیگه.
ولی خب این سوالم خارج از بحث ما است این تعمیم عموما جامعه میده چون خیلی گزارشات میان مثلا این دیگه اوجش خارج از مجموعه شستا ایرانخودرو سایپا قطعه سازان خودشون را می زنن هزینه ها یک سوم میشه اگه داخل تعمیم کنیم ؟
یک نکته گفته بودید که من فراموش کردم به شما عرض کنم اینکه فرمودید که شستا تا چقدر سود داده آیا این دارایی اینقدر باید سود بدهد اینکه که می خواهم بگویم و اون نکته ای که شما فرمودید جواب این است که اگر ما شناخت داشته باشیم انتظار ما از اون موضوع درست باشد قضاوت هم درست می شود بعضا شناخت نداریم و یک چیز را می شنویم یا انتظار فراتر از آن چیز واقعیت داریم این باعث می شود که فردا تو مجموعه شستا اصلا شستا ما تامین اجتماعی نیست برای یک جای دیگر است همه هم دارن خیلی خوب کار می کنند همه هم آدم های درست و خلاق و حرفه ای هستند بهترین عملکرد داشته باشند اما یک واژه شستا می شنویم 100 تا شستا از داخلش در می آید اینجوری نیست یک شرکتی است در بازار سرمایه ابعادش مشخص است چیز پنهانی ندارند بورس دارد کدال می دهد علاوه بر نظارتی که ما در حوزه سهام داریم بورس هم حافظ منافع سهامداران خرد است جاهای دیگه سازمان حسابرسی، حسابرسی مستقلی که دارند کار می کنند نهادهای نظارتی و.... این کیک دارایی شستا کلا عدد مشخص است حالا به قیمت تابلو حالا امروز نمی دانم قیمتش چقدر است فکر کنم حول وحش 200 میلیارد تومان حالا یه مقدار بالا و پایین تر قیمت ارزش تابلوش است با انی ای بی هم حساب کنم حدود 350 همت دارایی شما از این دارایی با انی ای بی با مارکت کفی که دارد اگر بخواهید صنعت چه بازده ای دارد به هر حال ما داریم در اقتصاد کلان کشور تو این محیط زیست می کنیم همه را باید با همدیگه مقایسه کنیم اگر این محیط و تو این اقتصاد جای دیگهای دی پی اس و ای دی خیلی فراتر از بقیه داشت آن می توانست شاخص و خط کش باشه اینه شما باید خودتون نزدیک کند اما وقتی کل صنعت توی عددی قرار می گیرد نمی توانیم بگوییم که شما 100 همت دارایی دارید چرا مثلا دارید اینقدر سود می دهید این نوع تحلیل است یک نوع تحلیلی دیگر بیاییم روی سازمان تامین اجتماعی و منابع و مصارف تمرکز کنیم بگوییم استانداردهای صندوق بازنشستگی چه می گوید این که از حوزه اقتصادی و سرمایه گذاری چقدر عایدی کسب می کنید که آنوقت تعهدات خودش را پوشش بدهد این هم یک نورمی دارد مثلا در کشورهای توسعه یافته حالا بازم متفاوت است در اروپا و آمریکا بعضی از کشورها هستند مجموعه دارایی های صندوق بازنشستگی اشون البته آنها آمدند بعضی انفال دادن ولی شده که 170 درصد جی دی پی اشون مجموعه دارایی صندوق بازنشستگی شد کل صندوق هاشون می خواهیم حساب کنیم شما ملاحظه کنید وقتی که یک دارایی به این بزرگی باشد یک درصدی هم بازده ای داشته باشد قطعا این ور کلی آورده دارد صندوق بازنشستگی اما مجموعه دارایی تامین اجتماعی چقدراست که انتظار داریم بیاید کسری تعهداتش هم پوشش بده یا کمک اساسی داشته باشد پس اول ما باید بیام آن دارایی ها را کم کم بزرگ کنیم و این بزرگ کردن یعنی چطور یعنی ما بریم مطالبات خود را از دولت زودتر بگیریم دولت هر سال بیاید به هر آن تعهداتش را در بودجه جاری ایفاد کند نگذارد هی بهش اضافه شود وقتی اینا بیاید سرمایه گذاری شکل می گیرد و آن کیک اقتصاد گروه تامین بزرگتر می شود و انتظار داریم عایدی هم بیشتر شود از طرفی سعی کنیم همین دارایی که داریم بهینه مدیریتش کنیم یه جاهایی باید اصلاحی ؟؟؟ صورت بگیرد با رویکردی که تحول توی درآمدزایی شکل بگیرد بعضا مولد سازی دارایی بهش گفته می شود اینا شکل بگیرد یه حوزه دیگر هم سرمایه گذاری، سرمایه گذاری جدید خب باعث می شود که کیک بزرگتر شود همه این ها در کنار کاهش هزینه هایی که دارد اتفاق می افتد باعث می شود که در حوزه سرمایه گذاری و اقتصادی بتوانیم آورده بیشتری داشته باشیم. یک نظم و نصب حاکمیتی و شرکتی به هر حال نظارت و کارهای صیانتی این چیزها هم هست آنها هم به قول معروف شکلی دارد مدیریت می کند فضای حوزه اقتصادی شرکت ها را.
می خواستم بپرسم با توجه به اینکه حالا افق شما اینقدر روشن نسبت به این مساله چرا خود سازمان انقدر تاکید داره که اون تعهدات باقیماندهای که دولت داره دیونی که دولت داره بقیش دیگه شرکت نگیره سهام بگیره چرا از شرکت فرار میکنه وقتی که میتونه یعنی می تونه دیگه
شرکت سهام دیگه شرکت سهام است
جناب آقای مدیرعامل موسوی میگفتن هم کارشناسی
اگر منظورتون از شرکت بنگاه داری
بله میخواستند اینکه سازمان فقط از سود سهام استفاده کنه از مجموعه شستا از لحاظ مدیریت انقدر گسترده نشود
ببینید بهینه ترین حالت اینکه شما آنالیز سود شستا را بروید ببینید بیشترین سود ما از جایی بوده که مدیریت آن بنگاه را نداشتید
آهان این همه به تجربه به خود شما هم ثابت شده است
44 دیگه می گوییم که واگذار بشه اقتصاد مردم دولت و حالا شبه دولت نهادهای عمومی غیردولتی اینا نباید به سمت بنگاهداری بروند .
الان چند درصد اینطوری در مجموعه شستا که شما مستقیما مدیریت ندارد
از نظر تعدادی بخواهید حساب کنید خدمتتون دقیق عرض بکنم تعداد خیلی عدد درستی نباشد وزنی شما باید این را بگویید ما 163 تا شرکت مدیریتی در شستا داریم فقط شستا را عرض می کنم 92 تا شرکت غیر مدیریتی و اصل سود شستا بیشتر تا شرکت غیر مدیریتی 30 تایی که شرکت بزرگ دارد لذا اینکه می فرمایند ما به سمت سهام داری می رویم نه سمت بنگاهداری به خاطر این که مجموعه های بزرگ دولتی و نهادهای غیر دولتی اون بهره وری را ندارند و قطعا هم ندارند شما وقتی می توانید جایی مشارکت کنید بخش خصوصی واقعی که آن تلاش می کنید برای افزایش درآمد و سود خودش ما در کنار آن قرار بگیریم خب ما هم منتفع می شویم می رود این همه شرکت ، 63 تا شرکت داری فشارهای سیاسی که فلانی را بذار آنجاو فلانی را نذار اینجا این ها یا این که هواپیما سقوط می کند وزیر استضیاح می شود فلان چیز وزیر استیضاح می شود قطعات وارد نمی شود وزیر استیضاح می شود همه این آسیب ها باعث می شود فضای اقتصادی نشود درست مدیریت شود.این همه تنوع 18 و 19 صنعت خب حالا تغییر دولت این طیف سیاسی شرکت باید ثبات داشته باشد شما مقایسه کن با یک بخش خصوصی شما بینید که حالا من اسم نمی آورم.
دخانیات مال فولاد به خاطر همین نابود شد دیگه که دو سال یک بار مدیرعامل داشته شرکت دخانیات
این که می بینید طرف آمده یه لشکر استخدام کرده و اون یکی یک لشکر استخدام کرده تازه اینکه در جاهای دیگر فساد اتفاق نیفتاده .
حالا به عنوان سال آخر از حوزه مالی و این ها خارج شویم وارد بانک رفاه بشیم خب گفته شد امسال در بودجه دولت تمایل داره بخشی از حالا دیونش را به سازمان به صورت تهاتر نفت باشه یعنی سازمان تامین اجتماعی نفت بفروشه خیلی ها فکر کنم هم تو سازمان هم خود بازنشستهها هم خود نمایندههای کارفرمایی که شبکههای اجتماعی سازمان هستند مخالفت کردن حالا نمیدونم این اتفاق افتاد یا به نوعی تونستیم شما مذاکره کنیداین نیفته شما سهام بگیرید
توضیح اینکه در هر چیزی یه دفعه نه مخالفت کنیم نه موافقت بررسی کنیم چیه واقعی درست بشناسیم می توانیم تحلیل درست تری داشته باشیم ببیند امسال البته سال های پیش هم بود که دولت می گوید که در بودجه امسال بدهی خودم رو که امسال آمده 70 هزار از چند روش پرداخت می کند یکی واگذاری سهام ، یکی واگذاری نفت، یکی واگذاری اوراق مثلا دولتی اوراق مشخصا نمی تونه محدودیت دارد برای انتشار برای این که واگذار کند می ماند نفت و سهام ما گفتیم بالاخره گرفتن سهام برای ما اولویت دارد چرا چون به هر حال یه جاهایی ما زنجیره داریم مثلا همین امسال که در خدمتتون هستیم تصویبنامهی هیات وزیران هنوز نیومده اما کمیسیون اقتصاد اصلی در کمیسیون فرعی همه این مذاکرات انجام شده تایید شده یک پورتفوی امسال شاید بهترین پورتفوی تاریخ دولت واگذار کند در راستای همین چند سالی که خیلی خوب عملکرد و همکاری داشتن امسال اتفاق خوبی می افتاد و سهام های با کیفیت خوب بورسی داره واگذار می شود مذاکرات که انجام شده اسم نمی آورم تا قطعی بشود این اتفاق اگر بیفتد ما دارایی خوبی گرفته ایم و زنجیره خودمان است و ارزش افزوده داشته باشد حالا نقد چرا ما الان نرفتیم سراغش دولت تا کی دارایی دارد سهام داره می تونه بده بالاخره باید برود به سمت دارای غیر سهام برود باید سازگارش ایجاد بکنیم واگذاری نفت هیچ فی نفسه اشکالی ندارده مهم این که شما یک چرخه گرفتن حواله تا این که بتونیم اون پول بیاریم توی حوزهی خود سازمان چه تعهداد چه سرمایه گذاری استفاده بکنیم چرخه کامل باشه تا اتفاقات دیگری نیفتد.
این یه نکته را میگفتن اگر این نفت و سازمان بخواهد به خارج از سازمان ایران عرضه بکنه میفته تو لوپ تحریم همین مانده که سازمان بیفته تو لوپ تحریم
همین الان کشور داره نفت می فروشیم چه جوری داره می فروشه داریم که الان نفت هم توقیف شده الان یه چیزها رو پشت دوربین نمی شه گفت ولی اون سازوکاری که الان داره روزی 2 میلیون می فروشد ببینید چند تا کشتی چند بار این اتفاق افتاده در مقایسه با سالهای گذشته در سال 2 یا 3بار اتفاق افتاده ولی اون اتفاق کوچک هم آسیب بزرگی است چه کسی می تواند این ریسک قبول کند کدام مدیر ببخشید ما داریم فقط یک حقوق می گیریم دارایی مشخص است بیاد یهویی یک کشتی نفت ما توقیف شد و اتفاق افتاد کسی نمی تواند پاسخگو باشد لذا یک سری تدابیر دیده شده برای این کشور الان داره نفت خودش را می فروشد فقط در این حد بخواهم بگویم سربسته داره انجام میشه حالا اینکه ما به عنوان تامین اجتماعی وارد این چرخه بشویم به نظر من اجتناب ناپذیر است ما در آینده قطعا باید در این حوزه وارد بشویم حالا کجای این زنجیره وارد بشویم مهم است با چه ابزاری وارد بشویم مهم است چه سازوکاری باشه مهم است بابک زنجانی ها از داخلش بیرون نیان مهم است ولی فی نفسه کار درستی است به هر حال دولت از دارایی های خود خودش باید بدهی های خود را بدهد یکی از دارایی دولت چیه نفت است حالا سهامش که داره می ده سهام خوبش هم تمام می شود چیزی نمانده که به قول معروف ته دیگش است بالاخره تمام می شود. پس باید از طرف داریی هاشون که مانده پرداخت کنند می ماند زمین برای ما مطلوبیت ندارد نفت می تواند گزینه خوبی باشد.
زمین و مستغلات به هیچ عنوان برای سازمان مطلوبیت ندارد مولد سازی هم نمی توانیم بکنیم برای بعد
اگر چیزی خوب باشد خود دولت به عنوان مولد ، مولد سازی می کند معمولا رویکرد اینکه خود شما چیزی نیازی ندارید را ؟؟؟؟ معمولا چیزی جالبی به ما نمی رسه در این زمینه اما نفت به هر حال مزیت کشور است می توانیم روی آن کار کنیم به هر حال اگر واقعا بتوانیم به یه جایی برسیم سرمایه گذاری کنیم می توانیم اصلا خودتون ببرید یک پالایشگاه بزنید یک فرآورده بزنید حالا تو خود ایران میادین نفتی و گاز هم جزو گزینه ها است .
یعنی بحث گاز تهاتر به عنوان خوراک اصلی پتروشیمی برای مجمع شستا تا الان دولت مطرح نکرده است
دولت می گوید که من خوراک می دهم به پتروشیمی من پول آن را سریعا از شما خواهم گرفت این کمک بودجه ام است می آید این را در فرایند تهاتر قرار بده آن وقت دست خودش خالی بماند اما شما اگر یک ظرفیت جدید ایجاد بکنید مثلا میدان گازی جدید را برای تامین اجتماعی بابت بدهی های گذشته ام خب این یه چیز جدید می شود.
الان اشاره کردید میادین مشترک نه میادین جدید اون مشترک کل کشور درگیری با آن متولی اش ما نیستیم متولی اش شرکت نفت و وزارتخارجه هستند شاید اشتباه گفته باشم میدان مشترک. منظور بحث همین میادین جدید هستش .
خب به عنوان حالا بحث آخری که در مورد بحث شستا مطرح بود اینکه به یک نوعی سازوکاری اینکه شما بتوانید اموالی را که دارید فعلا بتوانید یک سری انتظار داشتیم دولت بتواند به شما بدهد و مولد سازی بشود ولی خب شما می فرمایید خود دولت زودتر اگر بخواهد مولد سازی می کند خود الان سازمان تامین اجتماعی و اموال و مستغلات و اراضی دارید که نیاز به مولد سازی داشته باشد و ذیل اون بحث مولد سازی باشد که سازمان خصوصی سازی گفته؟
قطعا دارد سازمان تامین اجتماعی سازمان های بزرگ ملک زیاد دارد و با توجه به اینکه جریان ورود و خروج ملک در تامین اجتماعی جریان زنده است و پویای است یعنی چی ورودش بیشتر است تا خروج چرا که کارفرما حق بیمه ای که نمی تواند پرداخت کند میان بدهی خودشان زمین و دارایی می دهند اما به هر حال مقدار زمین هاش قابل توجه است اما در مقایسه با سایر طبقات دارایی تامین اجتماعی ازش کمتر است طبقاتی دارایی ما کجاست در شرکت های بورسی است مطالبات ما از دولت دارایی ماست .
به عنوان سوال آخر بحثی که دولت تضمین کرده بود در عوض بخشودگی جرایم بیمه ای حالا یک نوعی با سازمان تامین اجتماعی تعامل کند خودش به نوعی بتواند نیاز سازمان رفع کند چطور ؟ منظورم حدود 40 هزار میلیارد تومان سالانه بخشودگی جرایم بیمه بود؟
من جرایم نقدینگی بیمه ای را نمی دانم چون رقمش مربوط به بخش حوزه معاونت بیمه ای است قانون نیاز دارد دولت تعیین می کند که بخشودگی که کارفرما بیاد و بتواند بدون جریمه بیمه خودش را پرداخت کند.
منظورم این بود که خود دولت قرار بود به نوعی که وقتی در شورای سران قوا تصویب شد بخشودگی ها قرار بود که خود دولت بیاد به نوعی متولی بشود و بخشی از این هزینه ها و باری مالی این بخشودگی دارد برای سازمان را جبران کند؟
بخشودگی حالا نمی دانم جرایم به سازمان نمی رسد جرایم می رسد به دولت تا آنجایی که من می دونم جریمه تو حوزه بیمه ای است مربوط به حوزه من نیست.ولی جریمه برای ما نمی اید دولت بخشید .
دولت از جیب خودش پس بخشید
همچنین چیزی به ما نمی دهد به جاش ما اصل حق بیمه را می گیریم
اصل حقی بیمه چطور تا رقمی نداشتیم اصل حق بیمه هایی که پرداخت نشده است و چقدر تعهد دارد؟
این یه نوع اطلاعاتی که برای معاونت بیمه ای مربوط به حوزه نمی باشد این حوزه کلا سوالاتش را از معاونت بیمه ای باید پرسید.
وارد بحث بانک رفاه بشویم این مساله که توی روندی که از 80 شروع شده یعنی از سال 82 که آرام آرام دولت مدعی شد و به بانک رفاه این از کجا شروع شده این ادعا خب بعضی از حالا افرادی که حالا قبلا توی دولت قبلی کارشناس بودن میگفتند که بانک رفاه تعهداتی داشته و اون تعهدات گویا انجام ندهد دولت در قبال اون مدعی سهم شده آیا همچین چیزی بوده که به مرور دولت اول گفت نمیدونم 20 درصد به مرور اواخر دههی 80 مثلا 33 درصد؟
نه اصلا این ذهنیت اشتباه است اول اینکه دولت بعد از این 82 فکر کنم حوالی 5 درصد یه عدد درصد کمی سهام بانک رفاه که متعلق به دولت بودند واگذار می کنند به تامین اجتماعی صددرصد و اگر رو ادعا مالکیت داشت سهام خودش را نمی آمد واگذار کند این که می گن سهم خواهی بوده چیزی بگیرد و ما به ازایی چیزی بگیریم نیست حتی دولت آن باقیمانده سهامش در بانک رفاه هم از سال 83 واگذار می کند به تامین اجتماعی، نکته بعدی این که سیستم های جرایمی که می گذارند مالیات و... یا انقدر نباید داشته باشید فقط برای بانک رفاه نیست یک سری قوانین و یک سری ضوابطی که شورای پول واعتبار تصویب شده برای همه موسسات پولی و اعتباری است اما نکته این است برای یه سری موسسات نیست مثلا چه موسسات و چه بانک هایی مثلا بانک مسکن ، بانک کشاورزی بانک هایی که تعداد بانک های دولتی به حساب می آیند می گویند این بانک تخصصی حوزهی کشاورزی بانک صنعت و معدن بانک مثلا مسکن ما اعتقاد داریم بانک رفاه بانک تخصصی حوزه بیمه و اجتماعی است اصلا یه ابزاری به عنوان ضربهگیر جلوی چیو میگیرد ضربه بدهی انباشته دولت تامین اجتماعی را می گیرد وقتی دولت نمی تواند تعهد خودش را به موقع ایفا کند یه ابزاری باید باشه که اگر سر ماه کسری نقدینگی تراز منفی شد از بانک بگیرم و بعد با بانک تسویه کنیم پس این ابزار ضربه گیر است این هم باید همان قواعد مثل بانک های کشاورزی و.... مسکن اینا باید براشون حاکم باشه حتی تو گزارش اخیر آقای دکتر خاندوزی ما دیدیم نوشته بود بانکهای دولتی اینقدر سود دارد بانک ملت اول بانک رفاه دوم همه بانکها اسم ها را نگاه کنیم بانک های دولتی هستند از طرفی دیگر می آیند قواعد رو بررسی می کنند و می گویند یک ذینفع واحد یک مالک واحد بیشتر از 33 درصد نباید سهام داشته باشد اگر داشته باشد یک سری جرایم متوقف می شود. اگر بانک غیر از عملیات بانکداری اش برود تو حوزه عملیات غیر بانکی دارایی غیر شرکت داشته باشد و می خواهد سود داشته باشد جرایم مواد 16 و 17 قانون رفع موانع تولید تا 55درصد رو مالیات پرداخت بکند این چیزهایی است که بر بانک های اون ور حاکم نیست بر این حاکم است حالا این بانک خصوصی نیست که این بانک متعلق به مردم است سهامش متعلق به تمام مردم است حالا بیش از 55 درصد برای مردم است نمی شه گفت برای شخص خاصی است خب وقتی می آییم جریمه می بندی اگر مالیاتی می بندیم این بانک و سهامش را که سازمان تامین اجتماعی نباید داشته باشد خب اخلال ایجاد می کنیم در عملکرد خدمت رسانی به همه مردم به سازوکار صندوق تامین اجتماعی.
پس این را رد می کنید به جای اون طلب های مالیاتی دولت ادعای سهام کرده یعنی ادعای سهم نکرده است؟
قطعا اینطوری است ادعایی نبوده یه سری قانون همین الان که حالا 67 درصد حق رای و حقوق به هر حال مجمعی سهام این بانک در مجمع اش در وزارت اختیار قرار گرفته مالیکت را تحت تاثیر قرار نداده است مالکیت هنوز صددرصد برای تامین اجتماعی است اما دیگر اختیارش را ندارد اگر اون سود تقسیم شود حالا اینجا یه مقداری از مدیریت خارج می شود اگر اون سود تقسیم بشه معادل اون 67 درصدی که اضافه از اون 33 درصد مجاز حالا به زعم آنها می گم مجاز ما می گیم همیشه باید مجاز باشد چندین سال با این استدلالات استثناء گرفته شده بود از مراجع مختلف 67 درصد مالیات می بندند به صورت تقسیمی یعنی اونجا می شه گفت که کنترل فقط بحث اختیار نیست که فلانی بنشیند آنجا اختیار انتصابات اختیار حالا موارد مختلف مجمعی ولی مالکیت صددرصد برای تامین اجتماعی است .
من حالا سال گذشته از خود جنابعالی سوال کردم خودم شما گفتید در مورد بحث واگذاری شما حتی با نامه نگاری با شورای سران سه قوه حتی دفتر مقام معظم رهبری انجام دادید آن پیگیری ها چی شد یعنی دولت همچنان برای واگذاری پافشاری می کند؟
ما همچنان می گویم و تمام تلاش خود را می کنیم تمام استدلال های فنی و کارشناسی را بیان کنیم این بانک بانک تخصصی در حوزه های اجتماعی است و باید در اختیار و به عنوان یک ابزار ضربه گیر در اختیار تامین اجتماعی باشد اما وقتی قانون هستش و این دیگه قانون مصوب قانونگذار حکیم و ما باید حتما قوانین را اجرا کنیم خب قطعا باید برویم به سمت اجرای قانون برای این قضیه ما مکاتباتی با مراجع انجام دادیم مراجعی که باید به ما مجوز بدهند که به این سمت حرکت کنیم در اجرای قانون و همچنان موازای توجیه مراجع نظارتی و قوانین قانونگذاری و جایی که تصمیم به هر حال این اتفاق هم بیفتد مجبوریم همزمان هر دو تا را انجام بدهیم.
یعنی اینکه اگر یک موقعی تصمیم مجلس و دولت این بود که حالا به هر نحوی بخشی یا کامل از بانک رفاه واگذار بشود این شرکای اجتماعی می توانند به دیوان شکایت ببرند با استناد به قانونی که فعلا موجود و براساس روی کاغذ حداقل از لحاظ قانونی که بانک رفاه صددرصدش که سازمان تامین اجتماعی است؟
ببینید اگر قانون می گوید سهام باید واگذار بشود نمی گوید که مفت بده به من یا به هر کس دیگه ای
بله می گم که ممکن یک قانون پایین دستی تصویب که تناقض داشته باشد
نمی گوید واگذار کنید می گوید بفروش. برای مثال سازوکاری که در آن قانون رعایت شود این است که دولت بگوید: 33 درصد بانک رفاه را تامین اجتماعی داشته باشد و 33 درصد آن را فلان صندوق بازنشستگی داشته باشد.
البته این فقط یک مثال است و سهامدار اصلی مردم هستند. اما به هر حال آن صندوق بازنشستگی اموال خود را نیز در اختیار بانک رفاه قرار می دهد و به این نحو دیگر سهمی از کف مردم در نمی آمد.
بازم این بهتر است ولی باز مساله این است که اگر بخشی خصوصی باشد اون کارکرد رو دیگه بانک رفاه داره برای سازمان تامین اجتماعی یا نه؟
این سوال باید پاسخ گیرد که آیا بانک رفاه هم اکنون نیز کارکردهای تخصصی خود را دارد یا خیر. باید صورت های مالی و عملکرد بانک رفاه بررسی شده و دید در رقابت با سایر بانک ها در چه شرایطی قرار دارد. اگر یک بانک دیگر به جای بانک رفاه بیاید و تمام سرویس هایی که بانک رفاه به تامین اجتماعی ارایه می کند را انجام دهد در این صورت تفاوتی به حال ما نمی کند مهم نیست اسم آن بانک رفاه باشد یا خیر.
البته باز هم تاکید می کنم که سهم بردن سایر صندوق ها از بانک رفاه تنها یک مثال بود و کل سهام بانک رفاه از نظر قانونی متعلق به سازمان تامین اجتماعی و شرکای اجتماعی آن است. این نکته خیلی مهم است که برای همگان روشن شود که بانک رفاه کارگران یک بانک تخصصی است و تلاش ما این است که در مذاکره در مراجع و نهادهای بالا دستی این حق را تثبیت کنیم که بانک رفاه متعلق به سازمان تامین اجتماعی است.
وقتی مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادها سالهای سال بانک رفاه را از واگذاری (به دلیل وظایف تخصصی اش ) مستثنی کرده است این به آن معنا است که شرایط عوض نشده است و این بانک همچنان دارای وظایف تخصصی است. علاوه بر این ما هم نهاد و سازمان خوش حسابی بودیم و بعد از چند سال بدهی توانستیم طی دو سال همه بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کنیم.
این درحالی است که بانک رفاه دومین بانک سودده دولتی شناخته شده است و عملکرد سازمان تامین اجتماعی به عنوان سهامدار تاکنون خوب بوده است. حالا این که بخواهند به پاس این سهامداری خوب اینچنین جبران کنند که سهام را از دست ما خارج کنند به نوعی کم لطفی و سخت گیری به مردم است.
نگاه مجلس شورای اسلامی به واگذاری بانک چگونه است؟ آیا نمایندگان مجلس با دیدگاه رییس مجلس در شورای سران قوا پیرامون بانک رفاه هم نظر هستند؟
این تصمیم نمایندگان مجلس نبود که بحث واگذاری سهام بانک رفاه مطرح شود بلکه تصمیم در جلسه شورای سران قوا گرفته شده بود. بنده نیز خدمت آقای قالیباف نرسیدم تا ببینم موضع ایشان در قبال بانک رفاه چیست اما می دانم که برخی تشکل های بازنشستگی کشور که با ایشان جلسه داشته اند از ایشان قول مساعد برای پیگیری عدم واگذاری بانک رفاه به بخش خصوصی دریافت کردم. زیرا این بانک متعلق به مردم و دارای وظیفه تخصصی است.
جایگاه مجلس در اینجا مهم است زیرا مجلس می تواند سازوکار قانونی و ضوابط لازم برای واگذاری هر بانک را برای دولت تعیین و اجرای این ضوابط را تکلیف کند.
شما در بحث شستا به توسعه شرکت ها ونهادهای دانش بنیان اشاره کردید در این زمینه چه اتفاقات قابل قبولی رخ داده است؟
برای مثال در این حوزه ما در مجموعه تخصصی تاپیکو یک شتاب دهنده تخصصی ایجاد کردیم و در حوزه تولید سیمان در تمامی مجموعه ها به فناوری کاهش مصرف انرژی و کاهش هزینه تمام شده تولید دست یافتیم. در حوزه دارویی نیز توفیقات زیادی برای داخلی سازی بسیاری از فرآیندها بدست آمده و 120 قلم دارویی جدید به لیست اقلام تولیدی مجموعه دارویی شستا اضافه شده است.
همچنین در حوزه شرکت رایتل که تمامی سهام آن متعلق به شستا است توانستیم یک نرم افزار تخصصی ایجاد کنیم تا مدیریت مجموعه بهینه شود.
آخرین وضعیت شرکت رایتل و عملکرد آن به چه نحو است؟آیا این درست است که در قیاس با سایر شرکت های ارایه دهنده خدمات مخابراتی رایتل از استقبال کمتری از سوی مردم مواجه است؟
رایتل از دهه های گذشته مشکلات زیادی داشته که تاکنون انباشته شده است. این شرکت البته همچنان به عنوان یک اپراتور در حال کار است و از نظر مزیتی امکاناتی را ایجاد کرده که باعث شده در بسیاری از حوزه ها به شرکت های تخصصی خدمات ارایه دهد البته در حوزه خدمات اپراتوری به مشتریان عادی با توجه به امکانات و گرایش خود شرکت و تبلیغات صورت گرفته از سوی رقبا به اندازه خدمات تخصصی رشد نداشته ایم. برای مثال در حوزه های B2B و B2G رایتل مزیت هایی دارد که هیچ کدام از رقبا ندارند. یک تیم قوی در رایتل اخیرا مستقر شدند که بتوانند زیر ساخت های لازم برای توسعه شبکه خدمات رسانی را انجام دهند. اما به هر حال بازار هدف رایتل بیشتر همان خدمات تخصصی است که به شرکت ها داده می شود ولی در زمینه ارایه خدمات به مشتریان و توسعه ایستگاه های BTS نیز گام های خوبی در حال برداشته شدن است.
همواره این مساله در مورد شستا و شرکت های آن مطرح بوده که هیات مدیره شرکت ها به حیاط خلوت گروهها و دسته های نزدیک به دولت مستقر بدل شده است و از وظایف تخصصی و حرفه ای خود دور شده است و برخی گروکشی های
سیاسی نیز در آستانه انتخابات مجلس در برخی انتصابات رخ می دهد. در دوره جدید مدیریت سازمان تامین اجتماعی آیا شاهد چنین مسایلی بودیم؟
شستا ممکن است شامل چند صد پست و مقام باشد که شامل هیات مدیره هرکدام از شرکتهای زیرمجموعه است. اینکه انتصاب انجام شود، در هر مجموعهای طبیعی است، اما این ادعا که انتصابات سیاسی بوده و برای مثال بنده به عنوان مصطفی سوری چه گرایش سیاسی در تامین اجتماعی دارم، بحث فرعی است. برای مثال بنده در جایگاه معاون اقتصادی سازمان تامین اجتماعی از یک شعبه سازمان شروع به کار کردم و به این نقطه که پست معاونت است، رسیدهام. اینکه یک فرد چه گرایش سیاسی دارد و آیا جوان یا پیر است، بحثی فرعی است، بلکه مسئله بر سر کارایی و تخصص افراد و مرتبط بودن تخصص است.
ضمن اینکه باید در سنجش عملکرد این را دید که نسبت به گذشته چه تغییراتی داشتیم. ما از یاد نمیبریم که در دوره گذشته لیستی خارج شد که در آن لیست یکی از مقامات وزارت رفاه مدعی شد که این لیست اسامی جوانان ستاد انتخاباتی یک شخص خاص هستند و باید در این یا آن مجموعه مستقر شوند. پرسش این است که کجا یک چنین مجموعه لیستی در دولت جدید و در ذیل مدیریت جدید سازمان تامین اجتماعی منتشر شده است.
ممکن است فردی برود یک یا چند نفر را نیز پیدا کند که در اقوامش مقام و مسئولی نیز باشد و ادعا کند که آن فرد به مدد ارتباطات خاصی که داشته وارد مجموعه مدیران هیات مدیره شرکتهای شستا شده است، اما باز هم چنین ادعایی نه بحث عملکرد شستا را زیر سوال میبرد و نه ربطی به تغییرات تخصصی آن دارد. بنده تضمین میدهم که کلیه انتصابات موجود در شستا از طریق سازوکار کمیته انتصابات انجام شده و حتی بر فرض محال کسی هم بخواهد از سوی خارج مجموعه توصیه شود، باز هم باید از فیلتر کمیته انتصابات عبور کند. اما اینکه شستا به قدری سیاسی شود که یک مقام مسئول لیستی از یک ستاد انتخاباتی یا افراد سیاسی بدهد، دیگر به صورت اتوبوسی در سازمان انجام نشده است.
اصلا همین که به دولت جدید ایراد میگیرند که افراد دولت قبل در دولت جدید حضور دارند، حاکی از این است که هیچ تغییرات عمده سیاسی و اتوبوسی در مجموعهها صورت نگرفته و هنوز بسیاری افراد کارآمد دورههای پیش در بسیاری از پستها و موقعیتها به کار خود ادامه میدهند. در همین سازمان تامین اجتماعی تعداد زیادی از افراد متخصص منتصب در دولت قبل همچنان به کار خود مشغول هستند و با قدرت پیش میروند.
ما معتقدیم اکثریت قاطع نیروها در مناصب افرادی انقلابی و معتقد هستند و این مسئله ربطی به زمان و دوره انتصاب افراد ندارد. برخی افراد هم که روحیه انقلابی ندارند، قابل تعمیم به همه نیستند.
این نکته نیز حائز اهمیت است که شستا اسم بزرگی دارد و آن اندازه که عامه مردم و برخی رسانهها درباره آن فکر میکنند، نبوده و نیست. برای مثال ممکن است امسال شرکتهای زیرمجموعه بانک رفاه سودی بیش از شرکتهای شستا داشته باشند. اکنون خیلی از شرکتها در مجموعه بورس و سایر شرکتهای دولتی و خصوصی از شستا بزرگتر شدند. شرکتهای خصوصی بزرگی تبدیل به گروه صنعتی شدند.
چرا شستا در قیاس با سایر شرکتها آن رشد و انباشت لازم را که میفرمایید نداشته است؟
علت آن این است که شرکتهای شستا هرچه مازاد سود دارند، باید بهعنوان تعهدات به صندوق تامین اجتماعی و بازنشستگان بدهند و عملا برای سرمایهگذاری مجدد، رفع استهلاک و توسعه منابع زیادی در درون خانواده شستا باقی نمیماند. اما سایر شرکتها مانند شرکت آرامکوی عربستان عمل میکنند و بخش زیادی از سود خود را دوباره سرمایهگذاری میکنند و این باعث توسعه و رشد قابل ملاحظه آنها (بصورت تصاعدی) میشود.
اما در شرکتهای تابعه صندوقهای بازنشستگی شیره جان شرکت کشیده میشود زیرا صندوقها هر ساله نیازمند تامین بخشی از منابع تعهدات خود از ناحیه بخشی از سود شرکتهای تابعه و زیرمجموعه هستند.
امسال سال مهار تورم و رشد تولید بوده و به نظر من سازمان تامین اجتماعی در این حوزه به فرمایش و توصیه رهبر انقلاب عمل کرده و با تصفیه بزرگترین بدهی بانکی تاریخ، مقابل آثار تورمی بدهیها ایستاد و از سوی دیگر با افزایش تولید توانست به موقعیتی برسد که 32 شرکت از مجموعه شستا رکود تولید خود از تاریخ تاسیسشان را شکستند. همچنین 19 شرکت بیش از 100 درصد ظرفیت خود تولید کردند که این ناشی از افزایش تولید بیش از ظرفیتِ اسمی با اضافه کردن شیفتهای کاری بوده است.
اگر نگویم سازمان تامین اجتماعی پیشروترین نهاد در این حوزه است، حداقل میتوانم ادعا کنم که تامین اجتماعی یکی از برترین شرکتها در این حوزه بوده است.
آیا شرکتی نیز وجود داشته که به نظر شما بدترین عملکرد را در مجموعه شستا داشته باشد؟
معمولا این بحث مطرح نمیشود که کدام مجموعه و کدام شاگرد کلاس از همه تنبلتر بوده است، بلکه عرف این است که بگوییم کدام شاگردان تنبل کلاس و یا کدام شرکتهای ضعیف توانستند از تنبلی و رکود خارج شوند. ما شاگرد ضعیفی داشتیم که بیشترین رشد عملکردی را داشته است.
برای مثال ما شرکتی داشتیم که زیرمجموعه صنایع عمومی تامین (شرکت کارتنسازی البرز) است. این شرکت حدود 10 سال زیانده بود که امسال نه تنها از زیاندهی خارج شد که برخلاف تصور و پیشبینیها سود خوبی نیز داشته است. هم افراد و مدیران بهتری در این مجموعه باعث تحول شد و هم تدابیر خاصی برای از زیان خارج کردن این شرکت از سوی مدیران شستا و تامین اجتماعی صورت گرفت. شرکت هپکو نیز امروز که برای مدتها در شبکههای بیگانه نماد ناکارآمدی نظام شناخته میشد. امسال هپکو برای اولین بار از زیان عملیاتی خارج شد و سفارشات خوبی را گرفت.
ما این نوید را میدهیم که در سالهای آینده از هپکو خبرهای خوبی خارج خواهد شد و شاید برای برخی که در این حوزه تعارض منافع دارند، این خبر بسیار بد باشد لذا باید حتی مراقب کارشکنیها در زمینه عملیاتهای بازرگانی و تولید آن باشیم. اما به لطف خدا امیدواریم طی یکی دو سال آینده هپکو از روزهای اوج گذشته خود نیز بهتر عمل کند.